در این مطلب از سری مطالب اشعار شعرای مختلف پرتال دلبرانه یک شعر زیبا از سهراب سپهری را منتشر خواهیم کرد.. شعر معروف سهراب سپهری با نام اهل کاشانم روزگارم بد نیست که یکی از اشعار طولانی این شاعر به حساب می آید.

و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم همین بود آخرین حرفت. و من بعد از عبور تلخ و غمگینت حریم چشمهایم را بروی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم

شاعر: محمد حسن صباغ کلات, شعر: مکتب وقوع, دفتر: فرمایشی, زندگی : یک خـانه پـر، لبـریز ، عشق نـان و آب و سلم و امنی ، صافی است شعـرو سـازی ، کان لبـالب، سر ، رود بـر ســرا پـای نـگاری ، کـافـی است از ضرورت

آقای عباس‌پور ترمز کرد و انگار می‌خواست چیزی بگوید، سرش را خاراند و از توی آینه به خاله نگاه کرد. دو، سه دقیقه‌ای بود که کسی حرف نمی‌زد، تا این‌که آقای عباس‌پور با هِن‌وهونی خواست چکُش بزند به سکوت ماشین، اما خاله که ...

هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد: هر نفسی بال و پر ریخته‌شان از قضا

بيا النگوي من را بگير و زود برو براي غارت پيراهنت بميرم من. چرا لباس ندارد تنت بميرم من قرار نبود بيفتي و من نگاه كنم. و يا كه گريه به كوپال ذوالجناح كنم علي اكبر لطيفيان. برگرفته از وبلاگ من ...

من تاب سکوت ندارم و اتاق از پاییز بعد از رفتن او هم خالی تر است. دیگر نمی آید. من تاب صدا هم ندارم و اتاق از بهار پیش از آمدن او هم خالی تر است. دیگر نمی آید و من این جا به انتظار زمستان ایستاده ام. ….

The Kitten By Richard Wright. ترجمه ی داستان۱ (بچه گربه) اثر ریچارد رایت ما در يك خانه‎ي آجري تك واحدي در ممفيس زندگي مي‎كرديم كه كلنگي شده بود. اين خانه‎ي سنگي و پياده‎روهاي سيماني براي من بسيار دلگير و كسالت‎بار بود.

عاشقانه ها. ما زنان وقتی عاشق می شویم همه ی قلب و وجودمان را به مرد محبوبمان می سپاریم آنگونه همه زیبایی ها و لذات دیگر در رابطه با او معنا می یابند .. اما شما مردان وقتی عاشق می شوید تنها قسمتی ...

نام ها: نام من محصول: 2021 کره جنوبی از شبکه Netflix ژانر: اکشن | عاشقانه | جنایی | درام تاریخ پخش: Oct 15, 2021 قسمت ها: 8 روز های پخش: جمعه مدت زمان: 50 دقیقه وضعیت: پایان یافته بازیگران: Han So Hee – Ahn Bo Hyun – Park Hee Soon خلاصه داستان: یون جی وو (Han ...

سی ‌سال آخر عمر مولانا، نمایانگر پیچ و تاب عاشقی است که از معبود و مراد خود، شمس تبریزی، یعنی از همه هستی خود، جدا مانده است. ... برای من مگری و مگو دریغ دریغ/ به دوغ دیو درافتی(=فریب دیو را بخوری ...

جراحی روح/ محسن مخملباف. آگوست 11, 2009 | ادبیات. شهروند ۱۲۴۲ پنجشنبه ۱۳ آگوست ۲۰۰۹. داستان سیاهی را برای شما می نویسم. این اجازه را از ناشر گرفته ام تا به خواننده بگویم که بهتر است آن را نخواند. حتی ...

پرستار بچه: ملکه قاتل. پرستار سه‌بعدی. پسر ۲ (فیلم ۲۰۲۰) پناهنده (فیلم ۲۰۰۸) پیچ اشتباه. پیچ اشتباه (فیلم ۲۰۲۱) پیچ اشتباه ۲: بن‌بست. پیچ اشتباه ۳: تنها در برابر مرگ. پیچ اشتباه ۴: آغاز خونین.

پیچ و تاب رود، ... دندان هایم ریخته . هنوز هم اما دوستداشتنی می نمایم . پیر چشمی نگرانم می کند . عینکی به شماره نگاه خودت برایم بفرست ... کس در آن سلسله غیر از من و دلبند نبود ...

و من جواب می‌دهم: اگه بهت فکر کنم داغون می‌شم. ... ، کاشی‌ها را هدیه کنم به آن‌هایی که با سرانگشت‌هایشان کلمات را پیچ و تاب می‌دهند. چیزهایی را می‌گذارم برای فروش، مثلاً آویزهایی به شکل ماهی ...

رمان خالکوبی قسمت28. پنجشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۱۷. 11:42. ♥♥♥مینا♥♥♥. باید می رفتم.. دوش می گرفتم.. و چشم هایم را تا هر زمانی که می شد، روی هم می گذاشتم...من خراب کرده بودم..خرب کرده بودم.. و او مرا رها کرده ...

پیچ و تاب من و آن سلسله با هم بسته است ... ز پیچ و تاب در دل به ما فراز نشد ... که از خود آب چون دندان برآرد آسیای من. تا سر خود به گریبان نتوانی بردن ...

من دو هفته پیش درد و تورم کمی در ناحیه فک پایین راست رو داشتم . به دندان پزشک مراجعه کردم و یکی از دندان های فک بالا را عصب کشی و یک دندان آسیاب فک بالا را کشیدن .(هر دو از سمت راست).

آواز : هایده آهنگ و پیانو : استاد انوشیروان روحانی اشعار ۱- غمت در نهانخانه دل از طبیب اصفهانی ۲ ترانه سراب / آواز تنهایی از صورتگر ۳ ای یار من ای یار من از مولانا ***** غمت در نهانخانه دل نشیند بنازی که لیلی به محمل نشیند پی ...

دلارای زیر دستش پیچ و تاب خورد : _ ولم کن _ دستتو بردار _ نه _ بردار گفتم _ نامردی کردی! قول دادی بری تو _ من قول دادم؟! دلارای از پشت دست هایش خندید ارسلان جدی پرسید : _ من قول دادم؟ دلارای دوباره ...

شه چو تنگ آمدی ز تنگی کار یک سواره برون شدی به شکار صید کردی و شادمانه شدی چون شدی شاد سوی خانه شدی چون شد آن روز غم عنان گیرش رغبت آمد به سوی نخجیرش یک تنه سوی صید رفت برون تا ز دل هم به خون ...

چه سخت و سنگین بود آن دم که حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در کنار پیکر غرق در خون برادر فرمود: الان انکسر ظَهری و قلت حیلتی! اکنون کمرم شکست و راه چاره بر من بسته شد!

و من به رستگاری این شعر ایمان دارم ... به پیچ و تابِ دو زنگیِ مست روی خدنگ به نیزه های فرو رفته توی چشم نهنگ به جفت گیری بعداز دویدنِ دو پلنگ به استقامت دندان و انتفاضه ی سنگ ...

زخمی بر پهلویم است روزگار نمک میپاشد و من پیچ و تاب میخورم و همه گمان میکنند که میرقصم . . . . . . خدا کند تبسم لبی به آه نشکند / بلور بغض سینه ای به شامگاه نشکند کبوتری که پر زند به شوق آشیانه ای ...

RiRa is a Persian Digital Library. Currently it contains the Quran and many books of classical-style Persian poetry of various poets.

نامه‌ای برای تو که می‌خواهی پزشک شوی. فروردین ۲۱, ۱۳۹۷ آموزش پزشکی ۵۷۰ نظر. ۱. یک گفت‌و‌گو. سر راند کولورکتال (جراحی دستگاه گوارش) بودیم. به پسری ۱۴ ساله رسیدیم. استاد، بیمار را به علت سابقه‌ی ...

حسی ناشناخته ذره ذره در من جریان می گرفت.. ریشه می می دواند، جوانه می زد.. و مثل پیچکی پیچ و تاب می خورد و بالا می آمد... چشم های سیاهش خندید.. چیزی در دلم زیر و رو شد..

جنگ خونین انار و دندان جنگ نازی ها با ساقه ناز ... من با تاب من با تب ... و بکاریم نهالی سر هر پیچ کلام و بپاشیم میان دو هجا تخم ...

من خاک شدم،من ساحل شدم و اون موج؛اون تن نیرومندشو به ساحل جسم من میکوفت و در من جلو میرفت و هر بار جلوتر…و هر بار از دریای وجودش برای من لذت و درد رو هدیه می اورد…بارها وهربار شدیدتر و محکمتر ...

من پیچ میخورم وتاب میخورم ودیگران گمانشان که میرقصم! من این پیچ وتاب را و این رقص خونین را دوست دارم، زیرا به یادم میآورم که سنگ نیستم،چوب نیستم خشت وخاک نیستم که انسانم...

نه دندان‌درد حالم را گرفته ... چرخی بزن که شهر بیفتد به پیچ و تاب. امشب هوای کوچه زمستانی است و سرد ... و من که تشنه‌ترین سرو این بیابانم ...

💯🎼. And those who were seen dancing were thought to be insane by those who could not hear the music & love. و كسانى كه در رقص بودند را دیوانه پنداشتند، آنهایى كه نواى موسیقى

نفسم ، تو در شمالی و من در جنوب ! کاش دستی نقشه را از میانه تا کند . اگر احساس به خاموشی مطلق برسد / باز هم عاطفه ای هست میان من و تو . درد دارد ، وقتی چیزی را کسر می کنی که با تمام وجودت جمع زده ای .